به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، مجموعه احکام روزه را که برگرفته از کتاب رساله آموزشی است،
منتشر مینماید.
به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، مجموعه احکام روزه را که برگرفته از کتاب رساله آموزشی است،
منتشر مینماید.
«بسم الله الذی أقوا مِن کُلِّ قَوی»
اگر می خواهید بفهمید خدا در کجاست این مقاله را تا آخر بخوانید:
شب جمعه ای بود مشغول مطالعه ی کتابی به نام{اصول اعتقادات در چهل درس}نوشته ی شیخ اصغر قائمی بودم.بحث به صفات خداوند - صفات ثبوتیه و سلبیه- رسید.از صفات سلبیّه ی الهی این است که خداوند دارای جسم نیست و به مکان احتیاج ندارد.روایاتی آورده بود که یک به یک آن ها را خواندم ولی توجه ای که در خور مطلب بود نکردم. ولی بعد از مدّتی کوتاه یک جرقه ای در ذهنم به وجود آمد که طاقت تحمّل آن را نداشتم و فورا کتاب را زمین گذاشتم تا برای ارضای این حسّ زیبا آن را برای شما بنویسم امّا بگذارید اوّل آن روایات را برایتان بیاورم و سپس...
بررسی روایات:
معاویه.نماز.شیطان.
امروز می خواهیم به بررسی روایتی یا بهتر بگویم افسانه ای بپردازیم که در کتاب سفینة البحار ج2 ص401 ، کتاب نصیحت های شیطان،انتشارات محمد امین،چاپ هشتم/زمستان 1389و نیز مثنوی معنوی دفتر دوم آورده شده است.
روایت:
((گویند معاویه در کاخ خود خوابیده بود،ناگهان مردی او را بیدار کرد.وقتی معاویه او را دید(آن مرد) به پشت پرده پنهان شد.
معاویه فریاد زد:تو کیستی که اینگونه گستاخی کرده و بی اجازه من وارد کاخ شده ای؟
شیطان که همان مرد باشد گفت:ای معاویه نا آشنا با تو نیستم؛یکی از دوستان صمیمی و قدیمی توام.
-تو کیستی و نامت چیست؟و در اینجا چه کار می کنی؟
-به گفته ی شما بنی آدم،من ابلیس هستم.
-چرا مرا بیدار کردی؟
+به ادامه ی مطلب رجوع شود
پاسخی منطقی به وهابیون-لعنة الله علیهم-
یکی از انحرافاتی که وهابیون سعی دارند آن را در بین مسلمانان به ویژه شیعیان با پخش کتابهای انحراف آمیز در مراسم حج تمتع و یا عمره جا اندازند این است که با آوردن دلایلی خام و بی اساس می گویند:«ما نباید اشتباه ها و خطاهای اصحاب پیامبر(ص) را بازگو کنیم و باید بگوییم که همه ی آنان خوب بوده اند».در صورتی که ما شیعیان اعتقادمان درست برعکس این بدعت است که هم خوبی ها و هم بدی های اصحاب را بیان می کنیم،اگر خوب بودند،خوبیهاشان و اگر بد بودند، بدیهاشان را.
برای پاسخ به این شبهه ی وهابیون من سه دلیل منطقی دارم که دو تای اولی از خودم و سومی بر گرفته از سخنان استاد رائفی پور است: